حبیب خدا
گفتند ماه رحمت و مهمانی خداست
مانند یک غریبه به بزم خدا شدم
حتماً شنیده ای که مهمان حبیب اوست
این هم ببین ز خیل حبیبان جدا شدم
شب ها یکی یکی سحر و من به خواب ناز
دلخوش به مزد خواب همین روزه ها شدم
افطارها زفرط عطش هول کردم و....
...غافل ز تشنگی شه کربلا شدم
توفیق شد یکی دو سه آیه ریا کنم
شبها ولی به حسرت یک ربنا شدم
من با خدا غریبه شدم، یا که او ز قهر....
... رو از دلم گرفته و تحبس دعا شدم؟
من پشت در نشسته، خدا را چه دیده ای
در وا شد و میان کرم خانه جا شدم
اصلا عجیب نیست که راهم نمی دهد
من کی گدای قصه ی شاه و گدا شدم
.رهگذر
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: ماه رمضان ومناجات باخدا
[ 3 / 3 / 1391
] [ ] [ مهدی وحیدی ][ ]