اشعار استقبال از محرم
سينه زنان حسين زمزمه بر پا کنيد
ماه محرم شده ياري زهرا کنيد
باني بزم عزا مادر او فاطمه است
آمده قامت کمان خوب تماشا کنيد
ذکر حسين جان ما از شهدا مانده است
جامعه را زنده با، ذکر مسيحا کنيد
ناز گنه کار را مي خرد ارباب ما
امر کند هر که را گم شده پيدا کنيد
نوکر هر ساله ايم پاي قرار آمديم
موسم درد دل است عقده ي دل وا کنيد
بر اثر معصيت خشک شده اشک من
ديده خشکيده را وصل به دريا کنيد
گريه براي شما دار و ندار من است
چشمِ پُر از گريه اي، مي شود اعطا کنيد
راه نشانم دهيد برگ امانم دهيد
کاش که با اين گدا شبيه حر تا کنيد
صحن حسينيه ها گوشه اي از کربلاست
عرش نشينان عشق فخر به موسي کنيد
بي کفن کربلا حضرت آقا سلام
اذن عزاداريِ، ما همه امضا کنيد
شاعر:قاسم نعمتي
*********************
درعشق اقتدا به اويس قرن كنيم
اين ديده را ز اشك عقيق يمن كنيم
امسال هم تمام پس انداز گريه را
قسمت شده كه خرج سياهي زدن كنيم
«حي علي العزاي» خدا مي رسد به گوش
بايد لباس مشكي خود را به تن كنيم
يعقوب خون جگر شده ي چشم من بيا
گريه براي غارت يك پيرهن كنيم
هنگام غسل دادن من، روضه خوان بگو
هرگز نخواسته بدنش را كفن كنيم
او نوكر است، نوكر ارباب بي كفن
خوب است بوريا كفن اين بدن كنيم
شاعر:وحيد قاسمي
*********************
مرا با غصّه مَحرم آفريدند
دلم را از گِل غم آفريدند
هميشه در درونم روضه خواني است
مرا مثل محرّم آفريدند
بدون بال تا خورشيد رفتم
مرا از نسل شبنم آفريدند
براي اشک ريزي در محرّم
خطائي بهر آدم آفريدند
اشاره بر قد زينب نمودند
که طاق آسمان، خم آفريدند
ز گيسوي رهاي روي نيزه
به يک الهام پرچم آفريدند
شاعر:حجت الاسلام رضا جعفري
*********************
دلي كه سينه زن هر شب محرم شد
صداي هر تپشش ذكر يا حسينَم شد
به ياد غربت يك لحظة تو اين گونه
بساط گرية هر روز من فرا هم شد
شبي كه در دل من خيمه زد غم از هر سو
دلم حسينية بغض و آه و ماتم شد
فداي زلف پريشان تو كه بر نيزه
براي قافله سالاري تو پرچم شد
فرشته مثل رقيه سياه مي پوشد
حسين ! ساية تو از سر همه كم شد
هميشه هر شب جمعه اميد دارم كه
دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد
قسم به عشق كه رنگ حسين مي گيرد
دلي كه سينه زن هر شب محرم شد
شاعر: يوسف رحيمي
موضوعات مرتبط: استقبال از محرم
برچسبها: اشعار استقبال از محرم