نوحه،زمزمه،شور..دیر راهب نصرانی
واحد (به سبك به حمله به طعنه) غم و غربت و درد و ماتم ، به آفاق جان گشته غالب که رأس الحسین رفته یک شب ، به مهمانی دیر راهب وَ گریده انجیل قلبش ، تبرّک به اَنوار قرآن ز نور چراغ هدایت ، شده آن مسیحی مسلمان بگوید ز ایمان ، به چشمان گریان حسین جان حسین جان ، حسین جان حسین جان یاحسین یابن الزهرا ****** غم یار دور از نگاهش ، دل زار او پر شرر کرد وَ در عاقبت یک شبانگاه ، دعاهای راهب اثر کرد ز عطر گل سرخ زهرا ، بهشتی شده گلشن او تو گویی که از آسمانها ، مسیح آمده دیدن او فروغ هدایت ، بهار ولایت شئم من فدایت ، شوم من فدایت یاحسین یابن الزهرا ****** امان زین همه محنت و غم ، سر یوسف مصر جانان شبی زینت دیر راهب ، شبی بر روی خاک ویران سه ساله چو رأس پدر دید ، به سوز دل و اشک دیده بگفتا که ای دلبر من ، بگو کی سرت را بریده؟ غمت جاودانه ، غمم بی کرانه تو و تیغ و نیزه ، من و تازیانه یاحسین یابن الزهرا
موضوعات مرتبط: دیر راهب نصرانی
برچسبها: نوحه،زمزمه،شوردیر راهب نصرانی